پاورپوینت بررسی نقش معماری در مفاهیم شهروندی و تعامل اجتماعی
تعدادبرگ: 33 اسلایدقیمت: 25000 تومان
تعدادمشاهده57
<pپاورپوینت بررسی نقش معماری در مفاهیم شهروندی و تعامل اجتماعی
بخشی از مطلب “ این خانه ها نیستند که شهر را می سازند بلکه شهروندان ( مردم ) هستند . “ ژان ژاک روسو اگر بخواهیم معنای دقیقی از شهروند ارایه دهیم باید رابطه شهر و شهروند را در زمان و مکان بررسی کنیم. این رابطه در طول زمان و در مکان های مختلف دچار چنان دگرگونی های مفهومی شده که بررسی آن، مقوله ای مجزاست که از محدوده این رساله بیرون است. مثلا پریکلس یونانی معتقد است برای آن که فردی بتواند شهروند باشد باید فعالانه به مسایل شهر خود بپردازد. اما این مفهوم در طول زمان تغییر یافته تا جایی که در دنیای مدرن در بسیاری از شهرهای دنیا، شهروند به عنوان یک مصرف کننده مطرح است تا به عنوان یک مشارکت کننده در مسایل شهرش. لذا آنچه ارسطو از آن به هنر شهروند بودن تعبیر کرده (و ما امروزه آن مفهوم را از دست داده ایم) بحثی اساسی در زندگی شهری است که می تواند احیا و کاربردی شود. امروزه محققان شهرسازی وقتی مفهوم شهروندی را طرح می کنند، تاکیدشان بر آن است که شهروند نباید تنها نقش مصرف کننده را داشته باشد. بلکه باید بتواند در متن شهر قرار گیرد و لذا باید احساس همبستگی با شهر و معماری شهر در افراد ایجاد شود. به عبارتی در شهرهای امروزی، شهر، شهروند را بلعیده و بین شهروند و کالبد شهر عدم توازن فاحشی به وجود آمده است تا جائی که رم کولهاس شهر ژنریک یا شهر عام و شهروند ژنریک را مطرح کرده و از شهر به عنوان ترمینالی برای تغییر مقصد با مسافرانی با مبدا و مقصد نامعلوم یاد می کند. درمعماری امروزی از نظر فضایی شهروندان حس همبستگی با هم را از دست داده اند و معماری که با آن مواجه ایم نتیجه ادراک فضایی مدرن و تغییراتی است که مدرنیته به لحاظ کالبدی و فضایی به همراه آورده است. معماری امروز محصول تمدن است و لایه های انسان شناختی و کیهان شناختی هر تمدن در معماری آن تمدن پیدا است. در شهرهای سنتی ایران با فروپاشی بنیان های سنتی مواجه ایم، اما این امر الزاما نظام مدرن را جایگزین خود نکرده است. در حال حاضر لااقل از نظر ابزاری و فن آوری به سوی دنیای مدرن در حرکتیم. چرا که از نظر اطلاع رسانی مجبوریم خود را با جهان همراه کنیم (کافه های اینترنتی، وجود کامپیوتر در تمامی سازمان ها که خود روابط مدرن را ایجاد می کند) لذا نمی توان در فضای کالبدی مدرن شهروندی داشته باشیم بدون مسئولیت کالبدی مدرن چرا که مدرینته با خود نوعی احساس مسئولیت به همراه دارد. آیا اخلاق شهروندی که در تهران داریم به این مسئولیت رسیده است؟ برای این امر باید نوعی اخلاق مدنی حاکم شود. معماری ما ارزش های سنتی را کنار گذاشته اما وارد دنیای مدرن نشده است. در رابطه با دنیای مدرن رابطه ای تنگاتنگ بین کالبد و عقلانیت می تواند در آن رشد کند دانشگاه است. دانشگاه نتیجه شهرنشینی است و فردی که از دانشگاه خارج می شود خود شهروندی جدید است با دید و ذهنیت جدید نسبت به شهر خود، فردی که حقوق خود و مسئولیت های شهری و شهروندی را بهتر می شناسد. فضاهای شهری با رویکرد فرهنگی نیز می تواند عقلانیت را بسط دهد، آموزش دهد و فراگیر سازد. به عبارتی طرز تفکری که می اندیشد تصمیم گیری، مدیریت و قانون گذاری در روابط شهروندی باید به صورت عمودی صورت گیرد و مسئولیت تنها بر عهده دولت است که باید دگرگون شود. اگر بخواهیم شهروندی امروزی باشیم باید بپذیریم که روابط شهروندی در سطح مردم و شهروندان بسیار مهم است. به عبارتی هر شهروند برای دیگری حقوقی قائل باشد و اخلاق مدنی در سطح افقی و تا قانون گذاری مطرح باشد لذا باید قوه داوری شهروندان افزایش یابد یعنی نقش مصرفی شهروند کاهش و نقش شهروندی افزایش یابد. به عبارتی مردم بپذیرند اعمالی که انجام می شود به نفع آنهاست و در آن مشارکت فعال داشته باشند. تهران شهر بسیار بزرگی است. بسیار مشکل است نظم دیکته شده ای را بر آن حاکم کرد. ولی اگر در هسته های کوچک شهری در سطح محلات متمرکز شویم میسرتر خواهد بود و هویت بخشی در محلات و حرکت افقی و از پایین کارآمدتر و نتیجه بخش تر خواهد بود. این امر با ایجاد گفت و گو و تعامل اجتماعی بین شهروندان صورت پذیر است. این گفت وگو مستلزم ایجاد فضای گفت و گو است و فضای گفت و گو می تواند پیاده رو مناسب، پارک، فرهنگسرا، سایت های اینترنتی ارتباط محلی مستقر در مراکز فرهنگی، پارک های علمی – آموزشی، کتابخانه، نمایشگاه و سالن های کنسرت، تئاتر، موسیقی، کافه های اینترنتی، فضای مذهبی مسجد، تکیه، حسینیه، سقاخانه، جشنواره، مراسم مذهبی، تعزیه، کارناوال، سمینار، مجله یا رسانه های خبری باشد. فضاهای گفت و گو ایجاد کننده کثرت گرایی شهروندی است و کثرت گرایی شهروندی یعنی فضایی که اخلاق مدنی بتواند شکل بگیرد و روابط بین شهروندان به صورت مسئولانه مطرح شود . رویکرد ما به معماری سنتی مان دیدگاهی نوستالژیک نیست، چرا که تغییر مداوم انسان و جامعه را تقریبا همه بینش های فلسفی پذیرفته اند. چه از نظر اسلام به عنوان حرکت جوهری، چه از نظر مارکسیست ها به عنوان جبر تاریخی و چه از نظر اومانیست ها به عنوان نسبیت اخلاق، تغییر انسان و جامعه به معنای تغییر ارزش ها و هنجارهای اجتماعی است که رفتار و گرایش جامعه و شهر را تغییر می دهد این تغییر باعث تحول دائمی معماری می شود، تا جایی که می بینیم معماری در طول تاریخ خود دچار چنان دگرگونی ارزشی ای می شود که ارزش های دیروز تبدیل به ضد ارزش های امروز می شود . معماری سنتی ایران، معماری بود که براساس باورها و اعتقادات مذهبی شکل گرفته بود. معماری دارای هسته مرکزی تعریف شده که سلسله مراتب در تمامی جنبه های عملکردی، کالبدی و اجتماعی آن وجود داشت. لذا فضای انسانی، حاصل توجه به مقیاس انسانی بود و تداوم عرصه ها و بافت ها در انسانی تر کردن فضا نقش داشت. مقیاس مطلوب و متناسب محلات، فضایی را به وجود می آورد که فرد براحتی قلمرو آن را در مدت زمانی کوتاه طی کرده و محیطی آشنا را هر روز تجربه می کرد، به آن تعلق خاطر می یافت و در حفظ آن و احراز هویت برای محیط سکونت خویش می کوشید، توجه به زندگی عمومی، گرچه هیچ شباهتی به نوع غربی آن نداشت، ولی بسیار عمیق دارای رنگ و بوی سنتی با ارزش گذاری به انسان و نیازهای او اعمال می شد . و.....
کلمات کلیدی مرتبط: پاورپوینت ,بررسی نقش معماری ,مفاهیم شهروندی ,تعامل اجتماعی ,ژان ژاک روسو ,