دانلود پاورپوینت بررسی منزل میرزا کوچک خان جنگلی
خانه ابریشمی :خانه ابریشمی از بناهای زیبای عصر قاجار و در محله صیقلان
رشت واقع است. این خانه دارای دو تالار به نام های چینی خانه و تالار آیینه
است. هر یک از تالار ها با تزئینات پر کار آرایش یافته اند. در تالار چینی
خانه ظروفی منقوش به نقش گل و مرغ، در دوایری که با گچ بری ها احاطه شده،
به جای گرفته اند. از دیگر قسمت های این بنا تالار آیینه با آینه کاری های
دقیق و ظریف است. تزئینات بی شمار سقف، گیلویی ها، طاق ها، طاقچه ها و
سردرها به همراه گچ بری های ظرفی در اطراف پیش بخاری این بنای مسکونی را در
ردیف زیباترین منازل دوره قاجاریه قرار داده است. از آنجا که این بنا در
گذشته به حاجی میرزا ابریشمی تعلق داشت. امروزه نیز با نام صاحب اولیه آن
خوانده می شو
خانه قدیری رشت نمادی از معماری مربوط به اواخر دوران قاجار بوده ودر دوران
پهلوی مرمت شده است.این بنا توسط محمد ولی خان تنکابنی سپهدار حکمران
گیلان در ضلع شرقی سبزه میدان رشت واقع شده است.دارای اسکلت و سازه چوبی
با سقف لمبر کوبی است. پوشش خارجی خانه قدیری، سفالی و در و پنجره آن از
چوب نراد روسی ساخته شدهاست.این بنا در سال ۱۳۶۷ خورشیدی طعمه حریق شد و
بام آن فرو ریخت و در و پنجرهها، تزیینات آیینه کاری و گچ بری آن نیز در
این آتش سوزی آسیب جدی دید.
خانه منجم باشی در شهرستان لنگرود بیانگر اهمیت این شهر در دوره قاجار است.
این خانه به خانواده منجم باشى تعلق داشته که با روى کار آمدن آقا محمد
خان قاجار صاحب نام شدند. سالن و تزئینات این خانه نمونه اى از هنر معمارى
گیلان در دوره قاجار است. این بنا به صورت مجموعه ساخته شده بود و در اصل
شامل بیرونی ، اندرونی ، خلوت خانه، مسجد، حمام و... بوده است اما امروزه
از هم مجزا شده است.
ورودی اصلی ساختمان بیرونی، مشهور به مهتابی و مشرف به محل عبور و مرور
مردم است. سر در ورودی هلالی شکل و گچ بری ساده ای دارد. میان ورودی اصلی و
سرسرا یک هشتی قرار دارد که به وسیله چند پله به طبقه بالایی بنا راه می
یابد. طبقه بالایی از یک سالن پذیرای و سه اتاق تشکیل شده است. داخل سالن
اصلی با گچبری های استادانه و قاب بندیهای متعدد بین درها و پنجره ها تزئین
شده و همین تزئینات در نمای خارجی نیز روی ستون ها و سرستون ها دیده می
شود. ایوانی با 4 ستون چوبی و به عرض 1 متر و طول 10 متر جلوی اتاقها ساخته
شده است. نمای این بخش بدون تزئین است.
اندرونی هم در 2 طبقه بنا شده و 2 ورودی از جنوب ساختمان به آن راه دارد.
درها و ارسی های (پنجره های بزرگ) مشبک و شیشه های رنگارنگ و گچبری ها و
نقاشی های رنگ روغن روی دیوارهای داخل ساختمان و نمای بیرون، به اندرونی
جلوه زیبایی داده است. دیوارهای طبقه همکف با کاشی کاری رنگارنگ و لعابدار و
نقاشی چهره زنان و مردان قاجار تزیین شده است. بام بنا به شیوه سنتی گیلان
واشن ریزی شده و چوب یا سفال پوش است، لبه به شیوه سر بندی سه پوش و چکش
بر گردان ساخته شده است .
مجموعه خانه ها ی دریابیگی در در غرب رودخانه لنگرود قرار دارند و در اوایل
دوره قاجاریه ساخته شده اند. این مجموعه دارای بناهای اندرونی،بیرونی ومحل
مخصوص خدمتکاران است. بناها دو طبقه هستند و هر اشکوب، ایوانی سرتاسری
دارد. از تزئینات این بناها گچ بری های زیبا، طاقچه های مطبخ با طاق جناقی،
نقوش روی چوب در دامنه بام و در هاست. اروسی های این مجموعه از نفاست
زیادی برخوردارند. این بنا آسیب دیده و نیاز به مرمت اساسی دارد.
خانه محمد صادقی که در بافت تاریخی لاهیجان قرار دارد. یکی از بناهای
مسکونی دوره قاجار و از نظر تزئینات و گچ بری بسیار زیباست. خانه محمد
صادقی دارای یک تالار و شاه نشین با طاق گنبدی و سقف مقرنس کاری شده است و
ارسی های مشبک دارد. خانه های قدیمی دیگری نیز وجود دارد و به صورت مسکونی
مورد استفاده قرار می گیرد. اما به دلیل ارزش های ویژه در فهرست آثار ملی
استان به ثبت رسیده است. مهمترین این خانه ها عبارتند از خانه سید علی
مقیمی خانه سید اسماعیل ضیا بری و ...
خانه آوادیس :
“خانه خواجه آوادیس” دارای چنین ارزش تاریخی میباشد. کمتر نظیر چنین
خانهای در گیلان- با این همه زیبایی و قدمت- یافته میشود و چون محل زندگی
چند چهره تاریخی در ایران بوده است میتواند با حفظ معماری با ارزش خود
کاربری جدیدی در جهت فرهنگ و توسعه فرهنگی این استان بدارد. کاربریهایی
همچون موزه، گالری هنرهای تجسمی، خانه فرهنگ ارامنه گیلان و… باشد. این
خانه در ابتدای خیابان سعدی، محله استادسرا جنب ساختمان خاتمالانبیا و در
کوچه نشاط واقع است. گفتنی ست در سالهای نه چندان دور، محله استادسرا و
خیابان سعدی، محله ارامنه رشت محسوب میشده است. معماری خانه های شهر رشت:
در بررسی اولیه خانههای شهری میتوان ترکیب سهگانهای را بصورت یک بخش
اصلی در وسط و دو بال جانبی در تمامی پلانها مشاهده کرد، که با تأثیرپذیری
از معماری سایر نقاط ایران رنگ و بوی خاصی گرفتهاند. بدین ترتیب که در
قسمت میانی، تالار یا سه دری و در مواردی ایوان قرار گرفته است. این صورت
اولیه ترتیب فضاها در مواردی تغییرات جالبی نیز پیدا کردهاند. برای مثال
در خانه اسدیان ایوان تبدیل به راهرویی نسبتاً سراسری گشته که دیگر حالت
مرکزیت معمول را ندارد. اما همان عملکردهای همیشگی با ترکیبی تکرار شونده
در پشت ایوان دیده میشوند که میتوان نمونههای آن را در معماری آذربایجان
(شوروی) نیز مشاهده کرد. در حقیقت این خانه همچون بعضی از خانههای بومی
دارای دو لایه متفاوت، شامل لایه سرتاسری ایوان و لایه اطاقها میباشد؛
چیزی که بندرت در معماری شهری سایر مناطق دیده میشود، بویژه در خانه
ابریشمی، همان ایوان سراسری با چوب و شیشه بسته شده و تمام سطوح فوقانی را
همشکل ساخته است. بطور کلی با توجه به حالت متقارن بناها، مرکزیت و
سهگانگی موجود پلانهای منازل شهری، دارای نظم و هندسه پیوستهای
میباشند. اما همین نظم در مواردی با سطوح بیرون زده شکسته میشود و بنا،
بسوی نوعی ساخت ارگانیک تمایل مییابد. از نکات بارز دیگر این ساختمان،
حالت سقف و پوشش سفالی و یا شیروانی دربرگیرنده تمام حجم بنا میباشد، پیش
آمدگی سقف نیز سبب شده است تا این اتصال با جزئیات بیشتری مطرح شود. اغلب
خانههای شهری گیلان 1 طبقه است. در این نوع خانهها ساختار بنا با
خانههای روستایی بیشباهت نیست، تعداد اطاقها از 2 تا 3 اطاق تجاوز
نمیکند که در یک ردیف مجاور هم ساخته میشوند. بطور کلی در این خانهها با
توجه به شرایط اقلیمی و محیطی، کمتر به تزئینات معماری در بدنهها توجه
شده و بیشترین تزئینات در داخل معماری بکار گرفته شده است.
تصویر 2- کتیبه موجود در بنا
تاریخچه بنا: “خانه خواجه آوادیس” سال 1895 میلادی (بنا بر کتیبه موجود)
حدود 116 سال پیش و در زمان ناصرالدین شاه قاجار توسط “آوادیس هوردانانیان”
بنیانگذار مدرسه- کلیسا “مگردیچ. آ. هوردانانیان” واقع در خیابان سعدی
خریداری شده و در همین سال ساخته شده است ولی مالک و یا سازنده اولیه آن
معلوم نمیباشد. آوادیس بناهای زیادی را در رشت میسازد از جمله خانه
آوادیس که در چند کوچه بالاتر از این بنا و تا سالهای اخیر موجود بوده است.
خواجه آوادیس این خانه و بسیاری از املاک دیگر خود را در زمان حیاتش وقف
میکند، ولی بعدها این خانه به دلایلی فروخته میشود.
در سال 1905 میلادی این خانه توسط دختران و دامادهای مرحوم آوادیس به شخصی
به نام “آوانِس آوانسیان” ارابهچی (که در اصل صاحب شرکت ارابهرانی بوده و
بین رشت و تهران و دیگر شهرهای ایران ارابهرانی میکردند) فروخته میشود.
وی دارای چهار پسر (که یک پسر در جوانی فوت میکند) و دو دختر بوده است.
سه پسر وی بنامهای “آرادشس” و “هراند” و “موشق” بودهاند. “آرداشس
آوانسیان” (اردشیر آوانسیان) در سال 1284 شمسی* در رشت متولد میشود. در
جوانی وارد نهضت جنگل میشود و در همان سالها از بنیانگذاران حزب کمونیست
ایران میگردد. سپس در شوروی تحصیل کرده و وارد ایران میشود. وی از
بنیانگذاران حزب توده در ایران بوده و مدتی رهبری شاخهی جوانان حزب و نیز
شاخه حزب در گیلان را بر عهده داشته است. در زمان قائله آذربایجان دبیرکل
خلق آذربایجان میبود. هِراند از بنیانگذار روزنامه “آلیک” (معتبرترین
روزنامه ارامنه در ایران) میگردد. موشق کارمند وزارت بهداری میشود و
وکالت کامل را برای فروش این خانه به عهده میگیرد. در سالهای 20 شمسی این
خانه به “طاطاووس ینوک آوانسیان” که از ناحیه قرهداغ ارس باران به رشت
مهاجرت میکنند فروخته میشود. طاطاووس این ملک را به اسم دو پسر خود به
نامهای “هاراتبون” (آرتوش) و “روبیک” میکند. آرتوش در 10 سالگی به همراه
خانواده و در این خانه ساکن میگردند. طاطاووس در ابتدا به تجارت ابریشم در
ایران میپردازد. بعدها به علت فعالیت در تجارت چوب، نمایندگی صنایع چوب
اسالم در رشت را میگیرد. آرتدوش به علت فعالیتهای خیرخواهانه به همراه
مرحوم “میناسیان” جز هیأت امنای ارامنه رشت در دور سوم و مسئول روابط عمومی
خلیفهگری ارامنه- در رشت- انتخاب میشود. وی در سال 85 خانه مذکور را به
مجتمع خاتمالانبیا رشت میفروشد و ساکن تهران میگردد. در همان سال به علت
ریزش برف- که از روی سقف مجتمع خاتمالانبیا به روی سقف این بنا وارد
میآید- بخشی از این ساختمان آسیب میبیند که همین امر باعث میشود اداره
فرهنگ و ارشاد رشت تصمیم به تخریب کامل این بنا و ساختن پارکینگ در محل
مذکور را بگیرد. این موضوع با پیگیری بعضی از مردم و فرهیختگان شهر و
جمعآوری طوماری درسال 87 منتفی شده و با دخالت سازمان میراث فرهنگی مقداری
از سقف این بنا باز سازی میشود. در حال حاضر این بنا در تملک میراث
فرهنگی استان قرار دارد. وجه تسمیه بنا: متأسفانه در برخی از جراید و متون
امروزی، به علت ناآشنایی با منابع تاریخی، از این بنا به نام “خانه
آوانسیان” یاد کردهاند. این بنا نام خود را از اسم “خواجه آوادیس
هوردانانیان” گرفته است. وی تاجر ابریشم و از ارامنه اصفهان بوده و در دهه
1870 میلادی ساکن رشت میگردد. اشکوب زیرین خانه محل نگهداری نوغان بوده
است. ارامنه اصفهان به مردی که متشخص و دارای اعتبار بوده لقب “خواجه” به
معنای “بزرگ”، “آقا” و یا “ارباب” میدادند. بعد از وی دو خاندان
“آوانسیان” ساکن بودهاند. اتفاقاً هر دو مهاجر از ناحیه ارس باران
میباشند ولی دو خانواده هیچ نسبت فامیلی نداشتهاند و صرفاً تشابه اسمی
دارند. و تا امروز نزد ارامنه گیلان به اسم “خانه آوادیس” معروف میباشد.
بررسی کتیبه: با بررسی و قرائت کتیبه که توسط بانو ژانت انجام گرفت مشخص
گردید که بر روی کتیبه فقط چند حرف از الفبای ارمنی و تاریخ ساخت بنا حک
شده است. این حرفها، با آوانوشت لاتین، در زیر چنین بیان شده است:
Թ.Թ.Փ. Ծ
Ք.Ի
1895
t .t .p.ts
k.e.
1895
به گفته بانو ژانت و همچنین شخص مهندس ادوارد هوسپانیان این چند حرف به طور
مستقیم و با هم معنای خاصی ندارند و کلمهای را ایجاد نمیکنند و شاید
حروف اول اسامی گچکاران و معماران سازنده بنا باشد. مشخصات تیپ پلان:
ساختمان دارای دو طبقه میباشد. طبقه همکف که مانند زیر زمین است در سابق
محل پرورش نوغان و بعدها کارگاه مبلسازی بوده است. در طبقه بعدی آن که به
وسیله چند پله به ایوان بالا متصل میشود محل استقرار ساکنان خانه بوده
است. این طبقه نیز دارای 3 پله بوده که سه اتاق را در نیم طبقهای قرار
میدهد. - کوران شمالی جنوبی در پلان قابل مشاهده است. - پلان دارای طرح
هندسی منظم هستند، پلان ها گسترده و باز هستند و طویل و باریک (به منظور
حداکثر استفاده از وزش باد در ایجاد تهویه طبیعی و دفع رطوبت). - ارتباط
فضای باز و بسته معمولاً بوسیله ایوان میباشد. - معمولاً اکثر پلان دارای
ایوان و یا تالار میباشند. - با توجه به اقلیم، کشیدگی در جهت شرقی- غربی
میباشد. - تمام اجزای بخش بسته مسکونی با همدیگر به نحوی ارتباط دارند. -
پلان دارای محور تقارن هستند و بصورت کامل قرینه و یا تفاوت های کمی نسبت
به این محور دارند.
تصویر3- نقشه پلان طبقه اول
مشخصات تیپ نماها: از آنجایی که رشت، شهری بزرگ با هویت قوی تجاری بوده و
با اروپا ارتباط داشته است و به عبارتی دروازه اروپا به حساب میآمده است،
به همین دلیل تأثیرات ناشی از این پدیده در کالبد بناهای مسکونی و
غیرمسکونی نیز انعکاس یافته است. البته این تأثیرات در بخش مسکونی، بیشتر
روی ظاهر بنا و جزئیات آن اثر گذاشته است. در نماها، گاهاً تلفیقی از
معماری بومی و اروپایی نیز مشاهده میگردد. روی هم رفته سه تیپ نما را
میتوان تشخیص داد: یک) الهام گرفته از معماری سنتی ایران دو) الهام گرفته
از معماری اروپا سه) تلفیقی از معماری سنتی و اروپایی، که روی هم رفته
میتوان اشتراکات آنها را بدین شکل توضیح داد: 1.استفاده از بازشوهای
فراوان در نما. 2- استفاده از شیشهبندها در ایوانها، بویژه در سمتی که
بارانخور است. 3- درنظر گرفتن اصل تقارن و ترجیح محور و تأکید به آن و
تکرار ریتمهای معین 4- وجود ایوانهای سراسری در گرداگرد بنا و یا بخشی از
آن.
تصویر 4- نقشه نمای جنوبی
تصویر 5- پرسپکتیو خارجی بنا
بررسی درها و پنجره ها و مصالح به کار رفته: مصالح به کار رفته در این
خانه- به مانند اغلب خانههای قدیمی- بیشتر چوب، خشت و آجر میباشد. بیشتر
خانه با گچ بری فراوان آراسته شده و حتیٰ تمامی اجزا چوبی آن به زیبایی
طراحی گردیده است. تمای گچ بری ساختمان دارای نقوشی از گل و گلدان و
پرندگان تزیین گشته است. در قسمت شاهنشین آن دارای یک شومینه و پنجره ارسی
شکل دارد که با شیشههای رنگی شمای خاصی به معماری خانه میدهد. تمامی
کفپوش آن تخته کوبی میباشد. و نیز در قسمت ایوان دارای نرده و ستونهایی
چوبی است. انتهای ستونها به کله شیری متصل شدهاند که همگی به زیبایی با
رنگ آبی طراحی گشتهاند. دارای 7 تیپ در و 3 تیپ پنجره میباشد. درون
اتاقها طاقچههایی موجود میباشد که بالای همگی تزیینات گچبریای دارد.
سقف ساختمان نیز سفالپوش به رنگ قرمز است. در قسمت پایین آن دیوارههایی
قرار دارد که دارای گربهروهایی است. این گربهروها خود نیز دارای تزیینات
است که متأثر از کل گچبریهای ساختمان میباشد.
تصویر 6- پنجره ارسی شاهنشین بنا
حفظ و احیای بنا: بناهای تاریخی میراث گذشتگان و بیانگر هویت زندگی آنان
است که حفظ این بناها برای هر کسی که علاقمند و کنجکاو به هویت سرزمینش
میباشد واجب است. و این مهم ما را به این امر وامیدارد که با مورد
استفاده قرار دادن این بناها البته نه به همان روال گذشته بلکه با یک
کاربری جدید که آن نیز مشمول تحقیقات فراوان است ضمن دادن جانی تازه به بنا
از آن به عنوان گنجینهای ارزشمند حفاظت کنیم. به جای تخریب اینگونه آثار و
پرداخت هزینه و صرف کردن بودجههای دولتی برای ساختن مجتمعهای فرهنگی (که
معماری بیهویت و ناهمخوانی با محیط شهری خود دارا میباشند) به جاست که
این آثار را مرمت و نگهداری کنیم. این امر نه تنها بر عهده معماران و
شهرسازان شهرمان است بلکه همهی جامعه هنری شهرمان اعم از نقاشان،
نویسندگان و شاعران و هنرمندان دیگر عرصههای هنری را دربرمیگیرد تا ضمن
حفظ این اثر هنری، آن را احیا نموده و برای آیندگان بر جای بگذارند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.